فک و فامیله داریم
دیشب تو خوابگاه 2500 دادیم انگور حالا تلفاتی که واسه جلوگیری از به سرقت رفتنش انجام دادیم:
1- شکستن سر یکی از بچه (خو میخواست دلش انگور نخواد)
2- خراب کردن 3 کلید به ارزش هرکدام 2000 تومن
3- خراب کردن در یخچال به ارزش نمیدونم چقدر:))
4- کشیک دادن نصف شب
آخرشم صب خواستیم بخوریم همش خراب شده بودن!
نه واقعا فک و فامیل و دوست و آشناست داریم؟؟
خـواهـرزادم تـو مـراسـم خـتـم قـرآن بـرگـشـتـه بـم مـیـگـه:
خـالـه آهـنـگ مـذهـبـی بـذار!!!!:^)
بـچـم مـنـظـورش مـداحـی بـود....!!!:^)
زندایی من با افتخار تعریف میکنه ک اولین باری ک پیتزا خوردم با نون بربری خوردم!!!!!!!
واقعا که
یه بار نشد ما قرعه کشی نگاه کنیم یکی ماشین برنده شه
این داداش من نگه حالا اگه زندان بود من تو قرعه کشی شرکت نمیکردمم زنگ میزدن میگفتن برنده شدی !! شانسو حال میکنین؟!
ولی خداییش راست میگه ها نه؟
شمام از این فک و فامیلا دارین؟؟
^__^
قبلنا بینی من از نیمرخ صاف بود با یه قوز کوچلو روش
ولی الان از بس ک خورده تو در و دیوار کلا بینیم شبیه گنبد شده
به مامان بابام میگم میخوام عمل کنم بینیمو...میگن ما پول مفت نداریم واسه تو بریزیم تو آب
هی ی ی ی روزگار...
آیا باید برم دنبال پدر مادر واقعیم بگردم؟آیا دکتری پیدامیشه منو رایگان عمل کنه؟بخدا بینی عروسکی نمیخوام همون قوز بینمم برگردونین راضیم....
خواهررم با شوهرو بچه اش اومده بودن خونه ما.اين خواهرزاده بنده كه نگوووووووووووووووووو چه شيطونيه.(خب پسربايد شيطون باشه ديگه خخخخخخخخخخ) خواهرم برگشته بهمون ميگه معلم اميرحسين يعني اين گوذيلاي ما گفته تو خونه يه اسكناس بندازين ببين عكس العمل بچه هاتون چطوريه.ماهم كه دوتا اسكناس انداختيم كف زمين.اين امير هم كه داشت بازي ميكرد يهو پول ورداشت گفت اين پول ماله كيهههههههههههههههههه؟ بله ديگه به خواهرم گفتم بابا فهميديم بچه ات درسته پول دوست نيست اگه پولي پيدا كرد ميگه.اخه من فك و فاميله كه دارم ؟؟؟؟هانننننننننننننن؟
امروز سر میز ناهار به خواهرزادم(8سالشه)میگم:دایی امروز بیمه عمرت کردم.(آره عزیزم تو بیمه ام).برگشته میگه دایی اگه بمیرم چی؟گفتم خب میرسه به مامانت.میگه نمیخوام باید برسه به زنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خواهر بنده خیلی شیک تو اوریب(بین افق و عمود)محو شد
داشتم تمرين دوچرخه سواري ميكردم از كنار ماشين بابام رد شدم بابام داد زد اگه به ماشين بخوري ميكشمت
داداشام از بچگي ميگفتن سر راهيما من جدي نميگرفتم
نخيرم دنبال مامان باباي واقعيم نيستم چون عاشق خانوادمم
آقا چند وخ پیش با پسرعمو دخترعمواااا رفتیم خونه ننن جونم
دیدم ناراحته هی میگه بیچاره جوونه مردم.......
ما: ننه چی شده
ننن جون : هیچی ننه امروز از فلانی شنیدم پسره کبری خانوم تصادف کرده ،بیچاره دو هفتس که توووو wc یه (منظورش ICU بود) دیگه خودتون بقیشو تصور کنین
ما:000////
پسره کبری خانوم:--------------
WC:////
پشتیای ننم:>>>>
******************(3 تا!!! یا 3تا ؟؟؟ داخل همه پستهام هست)علامت اختصاصی abas_m223
بـه بـابـام گـفـتـم گـوسـفـنـدامـونـو بـفـروشـه بـرم آمـریـکـا خـواسـتـگـاری سـلـنـا گـومـز قـبـول نـکـرد!!!
هـم از ایـنـکـه بـابـام مـخـالـفـت کـرد نـاراحـتـم کـرد هـم ایـنـکه گـوسـفـنـد نـداریـم !!!⊙﹏⊙
مردم حیوون خونگی میگیرن اسمشو تیله... توتو...دنی...جک...ازین چیزایی شیک میذارن...
اونوقت دایی ما طوطی گرفته بود اسمشو گذاشته بود اصغر کچل!!!!
طوطی بدبخت تخریب شخصیتی شد چن ماه بعد افسردگی گرفت کچل شد مرد....:|
فک و فامیله ما داریم؟؟؟
دیشب رها(خوهار دهه هشتادیم) میگه الی جووون منم یروز میبری فورجک؟
من: فورجک؟؟؟؟؟؟تو از کجا شنیدی اینو اونوخ؟
رها:خودم شنیدم به دوستت میگفتی من میرم فورجک کلی میخندم روحم
شاد میشه!! خب خواهرمن چرا خودت تنهایی میری منم ببر دیگه تاب و
سرسره هم داره فورجک؟مرکز خرید چی؟
من: دیووووووووونه فورجک یه سایته!
رها:خب باشه سایت ینی چی؟وای چه باکلاس!!!فردا صب نمیرم مدرسه
دوتایی بریم!!!!
من:وااای رهااااااا دیوونه میگم فورجک اصلا جاو مکان نیس کهتو رو ببرم!
رها:وااااا اصلا نخواستیم ببری بیشور روانی نفهم دروغگوی سنجاب کروکدیل
بعد درو بست و رفت!!!حالا گیر داده به بابام منو باید فردا ببری سایت!!!
دیروز رها خواهر دهه هشتادیم یهو و بدون مقدمه (مثل مامانش) وارد اتاقم شد!!!
من: چته گاومیش؟
رها:ببین گوساله!من چن روزیه حس میکنم موهام کوتاه شده!ینی یکی
یواشکی تو خواب اومده موهامو کوتاه کرده!!و من مطمئنم کار تو بوده حالا
مثل بچه ی انسان!موهامو بیار پس بده فهمیـــــــدی؟
ای خدااااااااااااا دیگه تا دهه هفتاد بس بود دیگه این 80-90-100 رو چرا وارد دنیا میکنییییی
مــامـانم : امیــــر ؟ میــدونستی آدم نبــاید زنشـــو بیشتـــر از مــادرش دوس داشتـــه باشه ؟؟
مـــن : البتـــــه نَفــــسم ...
مــامــانم : فـــدا مــدات ُ قــــربون پســـری ... ^_^
مــن : خــدا نکـــنه !
بلافــاصله ایمـــان : بــابـــا ؟؟؟ شمــا مــادرجــون ُ دوس داری یـــا مــامــان ُ؟؟
بــابــام : اٍهــــــم خو چــــی بگــم والا؟؟ مــامــانت ُ !!!
مــامــانم : ^_^
مــن :|
ایمــان : پَ امیـــرم باهاس مهتـــاب جون ُ دوس داشتـــه باشه مگــه نه؟؟؟
مـــن : ای جـــان ٍ دلممممم داداشم :-*
بــابــام : خخخخخخخ
مــامــانم : نه ایمــانم فرق میکنـــه این یه بحــث ٍ دیگســت !!
مـــن : چه بحثـــی اونـــوخ؟؟؟؟ ^_^
بــابــام به زور خــودشو نیــگر داشته بود خداوکیـــلی .
مــامـــانم : بی انصــاف داری اینجــوری شفاف سازی میکنـــی که بگی مهتــاب ُ اَ من بیشتـــر دوس داری؟؟؟؟ برو نمیخــوام دیگه ببینمـــت .. :(
مــن : د ٍ آخــه من که حــرفی نزدم مــامان خانومَم ...
مــامــان : مهتــاب ُ دوس داری یا مـــن ُ ؟؟
مــن : اَ بابا بپــــرس D:
جــا خالی دادم وگــرنه سیــب ُ میــزد تو فرق ٍ ســرم !! فرار کردم ..
می بینـــم به بابام میگـــه : که تو مــن ُ اَ مادرجــون بیشتــر دوس داری؟؟؟
بـابـام : آره خــانومَم !
مــامــانم : باهات قهـــرم ... میخــواستی من ُ جلـــو امیـــر ضایع کنی؟؟
بــابــام : نه بخـــدا !!! :(
مــامــانم : قهــــرم !!
بــابــام : آآآآآآآآآآآآآی امیــــر پدرتو در میــارم واستـــا !!
الانم ننَــــم بام قهــــره :( میگــم بابا بخدا جفتتون ُ دوس دارم .. جوابمو نمیـــده :((
فـــک و فامیـــله دارم مـــن؟؟؟
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به همه باحالا...شب یکشنبه یعنی شنبه شب بس که به مخاطب فوق فوق فوق خاصم اس دادم صبح دیرازخواب پاشدم خلاصه یه جشمی پاشدم لباساروپوشیدم و رفتم مدرسه دیدم صف تشکیل شده بچه هاهمه رفتن کلاس آروم ازاین ور و اون وردرنگاه کردم دیدم هیچ یک ازمعاونا توحیاط نیستن ذوق مرگ شدم آروم داشتم میرفتم کلاسم دیدم یکی ازپشت باصدای ابروحشتناک گفت سلامن علیکم یاالللللللله صبح بخیر منم آب دهنم به زور قورتیدم وبرگشتم نگاش کردم دیم مدیرمونه منم مث تیمارستانیاشروع کردم به خندیدن...هیچی دیگه دیداسکل شدم اول هاج وواج نگام کردوگفت بروسرکلاس...
این مدیره که ماداریم عاااایاااااااا؟؟؟؟